گالری دانلود عکس گل زیبا متحرک برای تولد تسلیت متن دار برای پروفایل
در این مطلب
از سایت جسارت گالری دانلود عکس گل زیبا متحرک برای تولد تسلیت متن دار
برای پروفایل را برای شما فراهم اورده ایم.امیدواریم این مطلب مورد توجه
شما سروران گرامی قرار گیرد.
عکس گل,عکس
گل رز,عکس گلشیفته فراهانی,عکس گل نرگس,عکس گل مریم,عکس گلهای زیبا,عکس گل
متحرک,عکس گل یاس,عکس گل برای تسلیت,عکس گلها,عکس گل رز آبی و قرمز,عکس گل
رز آبی,عکس گل رز سفید,عکس گل رز زرد,عکس گل رز قرمز عاشقانه,عکس گل رز
صورتی,عکس گل رز سیاه,عکس گل رز مشکی,عکس گل رز زیبا,عکس گلشیفته
فراهانی,عکس گل نرگس با کیفیت بالا,عکس گل نرگس برای پروفایل,عکس گل نرگس
شیراز,عکس گل نرگس شهلا,عکس گل نرگس زیبا,عکس گل نرگس شیرازی,عکس گل نرگس
با کیفیت Hd,عکس گل نرگس متحرک,عکس گل نرگس هلندی,عکس گل مریم برای
پروفایل,عکس گل مریم با کیفیت,عکس گل مریم متحرک,عکس گل مریم زیبا,عکس گل
مریم گلی,عکس گل مریم و رز,عکس گل مریم قرمز,عکس گل مریم Hd,عکس گل مریم
دانلود,عکس گلهای زیبای جهان,عکس گلهای زیبای دنیا,عکس گلهای زیبا و
متحرک,عکس گلهای زیبا و رویایی,عکس گلهای زیبا برای تولد,عکس گلهای زیبا
برای پروفایل,عکس گلهای زیبای بهاری,عکس گلهای زیبا با کیفیت بالا,عکس
گلهای زیبای عاشقانه,عکس گل متحرک جدید,عکس گل متحرک برای پاورپوینت,عکس گل
متحرک برای وبلاگ,عکس گل متحرک بسیار زیبا,عکس گل متحرک قشنگ,عکس گل متحرک
عاشقانه,عکس گل متحرک فانتزی,عکس گل متحرک خوشگل,عکس گل متحرک رز,عکس گل
یاس نارنجی,عکس گل یاسمن,عکس گل یاس سفید,عکس گل یاس کبود,عکس گل
یاسمین,عکس گل یاس هلندی,عکس گل یاس بنفش,عکس گل یاس رازقی,عکس گل یاس
زیبا,عکس دسته گل برای تسلیت,عکس گل مشکی برای تسلیت,عکس سبد گل برای
تسلیت,عکس گل سیاه برای تسلیت,عکس گل برای عرض تسلیت,عکس تاج گل برای
تسلیت,عکس گل وشمع برای تسلیت,عکس های گل برای تسلیت,عکس گل تسلیت,عکس
گلهای بسیار زیبا,عکس گلهای بسیار زیبای جهان,عکس گلهای عاشقانه,عکس گلهای
قشنگ,عکس گلهای بهاری,عکس گلهای کریستالی
عکس گل
خوش آنکه نشینیم میان گل و لاله
ماه و تو به کف شیشه و در دست پیاله
در طرف چمن ساقی دوران می عشرت
در ساغر گل کرده و پیمانهٔ لاله
عکس گل رز
بر سرو و سمن لؤلؤ تر ریخته باران
بر لاله و گل در و گهر بیخته ژاله
وز شوق رخ و قامت تو پیش گل و سرو
بلبل کند افغان به چمن فاخته ناله
عکس گل نرگس
ای دلبر گلچهره که مشاطهٔ صنعت
بالای گل از سنبل تر بسته کلاله
آهنگ چمن کن که به کف بهر تو دارد
گل ساغر و نرگس قدح و لاله پیاله
عکس گل مریم
عید است و به عیدی چه شود گر به من زار
یک بوسه کنی زان لب جان بخش حواله
گفتی چه بود کار تو هاتف همهٔ عمر
هر روز دعا گوی توام من همه ساله
عکس گلهای زیبا
پای بند قفسم باز و پر بازم نیست
سر گل دارم و پروانه ی پروازم نیست
گل به لبخند و مرا گریه گرفته ست گلو
چون دلم تنگ نباشد که پر بازم نیست
عکس گل متحرک
همان رنگ و همان روی
همان برگ و همان بار
همان خنده ی خاموش در او خفته بسی راز
همان شرم و همان ناز
همان برگ سپید به مثل ژاله ی ژاله به مثل اشک نگونسار
همان جلوه و رخسار
نه پژمرده شود هیچ
نه افسرده ، که افسردگی روی
خورد آب ز پژمردگی دل
ولی در پس این چهره دلی نیست
گرش برگ و بری هست
ز آب و ز گلی نیست
هم از دور ببینش
به منظر بنشان و به نظاره بنشینش
ولی قصه ز امید هبایی که در او بسته دلت ، هیچ مگویش
مبویش
که او بوی چنین قصه شنیدن نتواند
مبر دست به سویش
که در دست تو جز کاغذ رنگین ورقی چند ، نماند
عکس گل یاس
کسی می آید …
کسی از باران، از صدای شُرشُر باران، از میان پِچ و پِچ گل های اطلسی
عکس گل برای تسلیت
گویی از پنجره ها روح نسیم
دید اندوه من تنها را
ریخت بر گیسوی آشفتۀ من
عطر سوزان اقاقی ها را
اکنون تو اینجایی
گسترده چون عطر اقاقی ها
در کوچه های صبح
عکس گلها
به زیرِ بارشِ مهرت، دلم خیسِ تمنا شد
تو از گنجِ درونِ خویش، لبانت را نگیر از من
سکوتی تلخ پیچیده، در این میخانه ی ویران
از آن لب های گل ریزت، کلامت را نگیر از من
عکس گل رز آبی و قرمز
ای صمیمی
هر ستاره
پسته ی خندان راه تو باد.
جفت من
سفری می کنیم اما
دست های خود را به بهاری بخشیم
که همه گل های تنها را
با صداقت
نوازش باشد
چشم خود را به راهی بخشیم
که برای طرح بکر
قدم ها ستایش باشد.
عکس گل رز آبی
به انگشت هایت بگو
لب های مرا ببوسند ..
به انگشت هایت بگو
راه بیفتند روی صورتم
توی موهام ..
قدم زدن در این شب گرم
حالت را خوب می کند ..
گل من!
گاهی نفس عمیق بکش و
نگذار تنم از حسودی بمیرد ..
عکس گل رز سفید
بلبلان از بوی گل مستند و
ما از روی دوست
دیگران از ساغر و
ساقی و ما از یاد دوست.
عکس گل رز زر
تنها در خلوت اتاق
با هر چیزی می شود حرف زد
با میز
با دفتر تلفن
با گل های شمعدانی
با هر چه که هست…
اما من دیوانه ام
میان این همه هست
با تو حرف می زنم که نیستی …
عکس گل رز قرمز عاشقانه
خبری ده به من ای باد که جانان چون است؟
آن گل تازه و آن غنچهٔ خندان چون است؟
روزها شد که دلم رفت و دران زلف بماند
یارب آن یوسف گمگشته بزندان چون است؟
عکس گل رز صورتی
از تو می گفتم
عطر گل، دنیا را می گرفت
پروانه ها دورم می گشتند!
خدا می خندید!
از تو می گفتم
عطر خاک باران خورده
زمین را مسخ می کرد
چتر ها دست آسمان را می بوسیدند
خدا می خندید!
عکس گل رز سیاه
عشق من بر گل رخسار تو امروزی نیست
دیر سالست که من بلبل این بستانم
عکس گل رز مشکی
این روزها
ساعت شماطه داری در سرم
مدام زنگ می زند
و خاطره ها را بیدار می کند
روزهای بارانی
کوچه های خاکی خیس
دستی که دری را باز می کند
پایی که دری را می بندد
ترکم کرده ای
بی آنکه پیراهنم فراموشی گرفته باشد
یا چترم
یا دستگیره درهای این خانه
هنوز در فکر گلدان روی این میز
دستی
رز قرمزی
عطر لطیف گلایولی
چرخ می زند
و دستی بر شیشه های بخارگرفته می نویسد
ای بی تو ماندن
حکایت ذره ذره مردن من
تو
تو ترکم کرده ای
عکس گل رز زیبا
به تو
به خاطر تمام شمعدانی هایی که در دلم کاشته ای
و پروانه هایی که از دشت آرامِ حنجره ات
روی انگشت هایم نشانده ای!
به باغبان مغروری
که شانه هایش شهامت من است
و دستهایش سرسبزی ام…
برای روزهایی که اگر نبودم
مرا با شکوفه های کوچک شعرهایم
به خاطر بیاوری!
عکس گل نرگس با کیفیت بالا
و هر صبح ابری
گل آفتابگردان بیداری یکدیگر می شدیم
عکس گل نرگس برای پروفایل
گل های لاله عباسی صورتی
کوچه های بن بست
خیابان های خیس
ترانه های قدیمی
تو را بیاد چیزی
یا کسی نمی اندازد ؟
عکس گل نرگس شیراز
مثل اینکه باید دست کشید
و عشق را
چون ظرفی عتیقه و نایاب
در پستوها پنهان کرد
ظرفی که هر بار تکه ای از آن را
ناخواسته شکستیم!
گاه ترک خورد
گاهی بر زمین افتاد
و رنگِ گل های زیبایش پرید
عکس گل نرگس شهلا
گل، رنگ رخ تو دارد ارنه
رنگ رخش از پی چه زیباست؟
عکس گل نرگس زیبا
و گل های شمعدانی
که ایستاده اند
چون جوجه گنجشک های گرسنه
برای سهمی که از دستان تو می گیرند
عکس گل نرگس شیرازی
محبوبم
امروز که در آغوشم بودی
چیزی به پنج گانه ی حواسم افزودی
چیزی به رایحه ی گل ها
به طعم های جهان
به فصل ها
ساعت ها
و برای شادی
تعریف تازه ای ساختی
عکس گل نرگس با کیفیت Hd
ز کویر ِ جان سیمین، نه گل و نه سبزه روید
دل رنگ و بو پسندت، چه کند بهار ما را؟
عکس گل نرگس متحرک
چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است
عکس گل نرگس هلندی
گل قشنگم !
اگر کنارت نباشم
بوی گل و طعم بوسه هات
یادم می رود
بودن یا نبودن
پلک زندگی ماست
در یکی تاب می خوریم
در یکی بی تاب می شویم
و من
در هر پلکی
یکبار دیدنت را می بازم
عکس گل مریم برای پروفایل
چه شب بدی است امشب، که ستاره سو ندارد
گل کاغذی است شب بو، که بهار و بو ندارد
عکس گل مریم با کیفیت
گفتا بدلربائی ما را چگونه دیدی
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربائی
عکس گل مریم متحرک
چو نسیم ِ آشنایی، ز کدام سو وزیدی؟
تو که بی قرار کردی، همه لاله زار ما را
عکس گل مریم زیبا
آنکه در خانه دمی با تو به خلوت بنشست
به تماشای گل و لاله و ریحان نرود.
عکس گل مریم گلی
جوانه زده
گلدان کوچکم
دلم کمی بهار می خواهد
نمی آیی؟
عکس گل مریم و رز
فصل گل از باده توبه داده مرا شیخ
غیرت باد بهار اگر بگذار
عکس گل مریم قرمز
ز چه جوهر آفریدی، دل داغدار مارا؟
که هزار لاله پوشد، پس از این مزار ما را
عکس گل مریم Hd
دل برگذر قافله لاله و گل داشت
این دشت که پامال سواران خزان است
عکس گل مریم دانلود
چنان نسیم که گلبرگ ها ز گل بکند
برون کنم ز تنت برگ برگ تن پوشت
عکس گلهای زیبای جهان
نمی دانم
تاثیر خنده های توست
یا ور رفتن با گل های باغچه
که آینه مدتی است
جوان تر از
پارسال نشانم می دهد
عکس گلهای زیبای دنیا
در باغ همه رخ تو بیند
از هر ورق گل، آن که بیناست
عکس گلهای زیبا و متحرک
به هوا نیازمندم
به کمی هوای تازه
به کمی درخت و قدری گل و سبزه و تماشا
به پلی که می رساند یخ و شعله را به مقصد
به کمی قدم زدن کنار این دل
و به قایقی که واکرده طناب و رفته رقصان
به کرانه های آبی
به کمی غزال وحشی
به شما نیاز مندم.
عکس گلهای زیبا و رویایی
هر که رخسار تو بیند به گلستان نرود
هر که درد تو کشد از پی درمان نرود
عکس گلهای زیبا برای تولد
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
عکس گلهای زیبا برای پروفایل
وقتی دل سودایی میرفت به بستانها
بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحانها
گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل
تا یاد تو افتادم از یاد برفت آنها
عکس گلهای زیبای بهاری
چشم های تو …
گل من! روزی خواهد رسید
روزی خواهد رسید که
انسان های برادر
با چشم های تو همدیگر را خواهند نگریست
با چشم های تو خواهند نگریست …
عکس گلهای زیبا با کیفیت بالا
همیشه چشمانت
دو چشمه اند در خواب هایم
و همین است که
صبح که شعرم بیدار می شود
می بینم بسترم
سرشار از گل عشق توست
و نم نم گیاه و سبزینه …
عکس گلهای زیبای عاشقانه
پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند
تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
عکس گل متحرک جدید
لبهایت را
بیشتر از تمامی گل ها دوست می دارم
چرا که لبهایت لطیف تر و شکننده تر از تمامی آنهاست.
عکس گل متحرک برای پاورپوینت
باران که آمد
گلی در خانه ام رویید
آفتاب که تابید
آیینه ای تمام قد به خانه ام داد
درخت توی ایوان
شانه ای به موهایم بخشید
عزیزکم
تو که آمدی
گل و آینه و شانه را بردی و
شعری به من سپردی!
عکس گل متحرک برای وبلاگ
نازنین!
زیر باران سرانگشتانت
بذر کوچک حروف
سطرهایی از گل های آفتابگردانند
که می رقصند با آفتاب نگاهت
عکس گل متحرک بسیار زیبا
بگذار
گلهای دامنت مستم کند
آبشار نگاهت، غرقم
و من
در نامت شنا کنم
عکس گل متحرک قشنگ
کی می رسی از راه؟
تا اطلسی ها زیر پاهایت سبز شوند
شمعدانی ها بخندند
عطر یاس تمام شهر را پر کند
و من
تبِ تندِ تنم را
میان سردی لب هایت بپاشم
و در آرامش آغوشت به خواب روم
عکس گل متحرک عاشقانه
آسمان ِ روشن
سرپوش بلورین ِ باغی
که تو تنها گل آن، تنها زنبور آنی .
باغی که تو
تنها درخت آنی
و بر آن درخت
گلی ست یگانه
که تویی
عکس گل متحرک فانتزی
پس بیا به خاطر یک گل سرخ،
یک لحظهی درست،
یک یادِ ساده از همان سالِ بوسه ها،
برویم بالاى بالاى آسمان،
پشت پیراهنِ بى الفباى نور،
دست بر پرده خاطراتى از ماه دلنشین بپرسیم:
تو حاضرى باز آوازى از همان شب پر گریه بخوانى!؟
عکس گل متحرک خوشگل
تو بودی که آواز را چیدی از پشت مه
تو بودی که گفتی چمن می دود
تو گفتی که از نقطه چین ها اگر بگذری
به اَسرار خواهی رسید
تو را نام بردم
و ظاهر شدی
تو از شعلهی گیسوانت
رسیدی به من
من از نام تو
رسیدم به آن شهر پیچیده در گردباد
تو گفتی سلام
گل و سنگ برخاستند.
عکس گل متحرک رز
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می نوشی
من
حسودی می کنم به لبه ی لیوان
که لب های تو به آن می خورد
لیوان
به چشم های من، که به تو خیره شده
و گلدانِ روی میز، به من و لیوان!
تو
لیوان آبت را با خیال راحت می خوری
و همه چیز از تو آب می خورد
عکس گل یاس نارنجی
دیروز
یک سال تمام
در جستوجویت بودم
اما تو بر لبهایم خفته بودی
بعد، اشتباهاً
لبهایم را به بهار دوختم
چشمهایم را به باران
قلبم را به گل
و تو
با سپیدهی صبح
شبنم شدی و به درونم غلتیدی
تا گلی که در اعماق قلبم بود
پژمرده نشود
عکس گل یاسمن
گلی را که دیروز
به دیدار من هدیه آوردی ای دوست
دور از رخ نازنین تو
امروز پژمرد
همه لطف و زیبایی اش را
که حسرت به روی تو می خورد و
هوش از سر ما به تاراج می برد
گرمای شب برد
صفای تو اما ، گلی پایدار است
بهشتی همیشه بهار است
گل مهر تو در دل و جان
گل بی خزان
گل، تا که من زنده ام ماندگار است
عکس گل یاس سفید
بیدار شو!
من تمام شب را
با لالایی عشق تو
بیدار مانده ام
بیدار شو!
مرا احساس کن
ببین
جای بوسه هایم
روی لب هایت شکوفه داده اند
و تو ….
از فردا
انگشت نمای تمام مردم شهر خواهی بود
بیدار شو…
عکس گل یاس کبود
روزی نو
آغازی نو
جغرافیای بوسه ی من، کجایی؟
تا در سپیده های تو پهلو گیرم
عطر گل شب بو کجایی؟
دلم می خواهد
چنان بنوشمت که در استخوانم حل شوی
آسمان آب شده در تنگ بلورین من
موجی کف بر لبم
که به اشتیاق تو تا ساحل می دوم
و لب پر زنان به بستر خود می روم
بی آنکه تو را ببینم
روزی تو
آغازی نو
جغرافیای خانه ی من، کجایی؟
عکس گل یاسمین
در ژرف تو
آینه ایست
که قفس ها را انعکاس می دهد
و دستان تو محلولی ست
که انجماد روز را
در حوضچه ی شب غرق می کند.
ای صمیمی
دیگر زندگی را نمی توان
در فرو مردن یک برگ
یا شکفتن یک گل
یا پریدن یک پرنده دید
ما در حجم کوچک خود رسوب می کنیم.
عکس گل یاس هلندی
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست ترا
خبر از سرزنش خار جفا نیست ترا
رحم بر بلبل بی برگ و نوا نیست ترا
التفاتی به اسیران بلا نیست ترا
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست ترا
عکس گل یاس بنفش
دوست داشتن
فقط گفتن “دوستت دارم” نیست
بگذار دوست داشتنت
مثل نشانی خانه ای باشد
که نه از کوچه اش معلوم است
نه از رنگ درش
و نه از پلاکش
و فقط آن را
از عطر گل های باغچه اش میشناسی
عکس گل یاس رازقی
ای آمده جان هر شکسته
می ده ز شکسته بر شکسته
نشکسته ام از تو هیچ عهدی؟
ای عهد ببسته بر شکسته!
کم کرده درست هیچ عاشق
وصفی ز لبت، مگر شکسته
گل خنده لعل شکرینت
قدر گل و گل شکر شکسته
تا طوق سگ تو سازد ایام
عشاق ترا کمر شکسته
نشکسته به هیچ زر ز تو کس
الا که به روی زر شکسته
دریاب که خسرو از هویت
مانده ست چو مرغ پر شکسته
عکس گل یاس زیبا
بر شاخه سرخ گل، مکن جای
کان حاصل رنج باغبان است
منقار ز برگ گل، میارای
گل، زیور چهر بوستان است
در نارون، آشیانه منمای
برگش مشکن، که سایبان است
از بامک پست، دانه مربای
کان دانه برای ماکیان است
از میوه باغ، چشم بر بند
خوش نیست درخت میوه بی بار
با روزی خویش، باش خرسند
راهی که نه راه تست، مسپار
آنجا که پر است و حلقه و بند
دام ستم است، پای مگذار
فرض است نیازموده را پند
و آگاه نمودنش ز اسرار
یغماگر و دزد، بی شمار است
عکس دسته گل برای تسلیت
تا دامن از من کشیدی
ای سرو سیمین تن من
هر شب ز خونابه دل
پرگل بود دامن من
بنشین چو گل در کنارم
تا بشکفد گل ز خارم
ای روی تو لاله زارم
وی موی تو سوسن من
ای جان و دل مسکن تو
خون گریم از رفتن تو
دست من و دامن تو
اشک غم و دامن من
ای گریه دل را صفا ده
رنگی به رخسار ما ده
خاکم به باد فنا ده
ای سیل بنیان کن من
وی مرغ شب همرهی کن
زاری به حال رهی کن
تا بر دلم رحمت آرد
صیاد سیدافکن من
عکس گل مشکی برای تسلیت
تا به روی توشد برابر گل
غنچه بسیار خنده زد بر گل
در گلستان ز مستی شوقت
جامه را چاک زد سراسر گل
بر تنش گشته پیرهن خونین
کز غمت خار کرده بستر گل
پیش روی تو آفتابی زلف
زیر زلف تو سایه پرور گل
چو رخ آتشین برافروزی
از خوی شرم می شود تر گل
ای خطت بر فراز گل سبزه
وی رخت بر سر صنوبر گل
سوی باغ آ که سبزه نو برخاست
رست از شاخه های نو پر گل
زیر پا سبزه فرش زنگاریست
بر زبر چتر سایه گستر گل
تا کشد بیخبر هزاران را
زیر دامان گرفته خنجر گل
غنچه تا لب نبندد از خنده
ریختش زعفران به ساغر گل
نیست شبنم که بهر زینت دوخت
بر کنار کلاه گوهر گل
اثر بخت سبز بین که نمود
شهر سبز چمن مسخر گل
سایه بان هر طرف سلیمان وار
زد ز بال هزار بر سر گل
تا رود خیل سبزه را بر سر
باد را می کند تکاور گل
هست قائم مقام آتش طور
بر فراز نهال اخضر گل
پی نقاشی سراچه باغ
دارد اندر صدف معصفر گل
بسته یک بند کهربا به میان
در چمن شد مگر قلندر گل
گشت یکدل به غنچه تا بگشود
خانه گنج باغ را در گل
غنچه را جام جم فتاد به دست
یافت آیینه سکندر گل
کرده اوراق سرخ دفتر خویش
سبز کرده ست جلد دفتر گل
از کششهای قطره شبنم
بر ورقها کشیده مسطر گل
تا کند حرفهای رنگین درج
بر وی از مدح آل حیدر گل
شاه دین مرتضا علی که شدش
به هزاران زبان ثنا گر گل
بسکه در دشت خیبر از تیغش
رست از گل ز خون کافر گل
گر خزان ریاض دهر شود
نشود کم ز دشت خیبر گل
در کفش از غبار اشهب او
مشگ دارد بنفشه عنبر گل
در بغل از خزانه کف او
یاسمین سیم دارد و زر گل
باد قهرش اگر بر آن باشد
ندمد تا به حشر دیگر گل
ور شود فیض او بر این ماند
تازه تا صبحگاه محشر گل
بود از رشح جام احسانش
که به این رنگ گشت احمر گل
باشد از یاد عطر اخلاقش
که بر اینگونه شد معطر گل
خلق او هست غنچه ای که از او
زیر دامان نهاد مجمر گل
در ازل بسته است قدرت او
اندر این شیشه مدور گل
گر نهد در ریاض لطفش پای
دمد از ناخن غضنفر گل
حرز خود گر نساختی نامش
کی شدی بر خلیل آذر گل
ای که باغ علو قدرت را
چرخ نیلوفر است و اختر گل
دم ز لطفت اگر خطیب زند
دمد از چوب خشک منبر گل
گر دهندش ز باغ قهرت آب
بردمد همچو خار نشتر گل
گر اشارت کنی که در گلشن
نبود رو گشاده دیگر گل
پیچد از بیم شحنه غضبت
غنچه سان خویش را به چادر گل
گر نسیم بهار احسانت
سوی گلزار بگذرد بر گل
گردد از دولت حمایت تو
بر سپاه خزان مظفر گل
باد قهرت اگر به خلد وزد
خرمن آتشی شود هر گل
ور به دوزخ رسد نم لطفت
دود گردد بنفشه اخگر گل
خشک ماند درخت گل برجای
گر بگویی دگر میاور گل
گر به اژدر فسون خلق دمی
آورد بار شاخ اژدر گل
گر نیاید ز جوی لطف تو آب
نخل طبعم کی آورد بر گل
خیز وحشی که در دعا کوشیم
زانکه بسیار شد مکرر گل
تا شود از نتیجه صرصر
پست و با خاک ره برابر گل
باد آزار آه خصم ترا
آنچه دارد ز باد صرصر گل
,عکس سبد گل برای تسلیت
کردگارا، به بی نیازی خویش
بکریمی و کارسازی خویش
بسهی قامتان گلشن ناز
بملامت کشان کوی نیاز
بصفات جلال و اکرامت
نظر خاص و رحمت غامت
بسلاطین مسند تحقیق
سالکان مسالک توفیق
باسیران و زاری ایشان
بغریبان و خواری ایشان
بنوازندگان عالم گل
که هنوز ایمن اند از غم گل
بسفر کردگان عالم خاک
کز جهان رفته اند با دل چاک
برسولی، که نعت اوست کلام
سید المرسلین، علیه سلام
نظری جانب هلالی کن
دلش از مهر غیر خالی کن
حشر او با رسول کن، یارب
این دعا را قبول کن، یارب
در امان دار پیش آن مولی
تا نبیند عقوبت عقبی
چون بعزم رحیل زین منزل
بحریم فنا کشد محمل
در ره مرگ باشدش همراه
هادی لا اله الا الله
عکس گل سیاه برای تسلیت
هجران شب تار ما ندارد
غم عقده کار ما ندارد
ما جان بهوای گل فشانیم
گل میل کنار ما ندارد
گر عزم سفر کند خوشش باد
جان طاقت بار ما ندارد
فردوس شراب دارد اما
پیمانه گسار ما ندارد
هر کس که رهین حرف وصوتست
پیغام نگار ما ندارد
ساقی می ناب دارد اما
در خورد خمار ما ندارد
از بس که رمیده ایم ترسان
غم ذوق شکار ما ندارد
عرفی نه ز دوست دشمنانست
اما غم کار ما ندارد
عکس گل برای عرض تسلیت
زخون خویش تیغ دشمن من رنگ می گیرد
دلیر آن است کز دشمن سلاح جنگ می گیرد
نبندد صورت از یکرنگ دشمن، دوستی هرگز
زعکس طوطیان آیینه من زنگ می گیرد
گرانی می کند بر دل مرا حرف سبک مغزان
اگرچه از هوا دیوانه من سنگ می گیرد
زهمچشمان گزیری نیست خوبان را که در گلشن
گل از گل رنگ می بازد، گل از گل رنگ می گیرد
به همت می توان از سربلندان یافت کام دل
که از خورشید تابان لعل آب و رنگ می گیرد
اگرچه از سیاهی هیچ رنگی نیست بالاتر
دل از من بیش چشم آسمانی رنگ می گیرد
ز اقبال لب پیمانه خونها در جگر دارم
که گاهی بوسه ای زان لعل آتش رنگ می گیرد
نگنجد گر قبا در پیرهن از شوق، جا دارد
که در آغوش آن سیمین بدن را تنگ می گیرد
به یک تلخی زصدتلخی قناعت کردن اولی تر
مرا از صلح مردم بیش دل از جنگ می گیرد
گریبان چاک سازد ابر را برق سبک جولان
عبث صائب لباس غنچه بر گل تنگ می گیرد
عکس تاج گل برای تسلیت
اگر آن نازنین رود بتماشای رنگ گل
چمن از شرم عارضش ندهد گل بچنگ گل
بخرامی که گل کند زنهال جنون گلشن
الم خار میکشد قدم عذر لنگ گل
می مینای اینچمن زشکستست موج زن
پی بو گیر و در شکن بخیال ترنگ گل
زنشاط عرق ثمر بگلاب آب ده نظر
مگشای بالت آنقدر که کشند غنچه بنگ گل
نه برنگ الفت بقانه زبوی جلوه ئی برگشا
مگر این نقد پوچ را تو بسنجی بسنگ گل
طرب باغ رنگ اگر زند از خنده گل بسر
توهم این زخم تازه کن دو سه روزی برنگ گل
بچنین وضع ناتوان نستیزی باین و آن
نبرد صرفه صبا بخس و خار چنگ گل
سحر جام فرصتم رمق شمع وحشتم
نفسی چند میکشم بشتاب درنگ گل
من (بیدل) درینچمن زچه تشریف بشگفتم
بفشار است رنگ هم زقباهای تنگ گل
عکس گل وشمع برای تسلیت
دل من باز هوای سر کوئی دارد
میل خاطر دگر امروز بسوئی دارد
هیچ دارید خبر کان دل سرگشته من
مدتی شد که وطن بر سر کوئی دارد
بگسست از من و در سلسله موئی پیوست
که دل خلق جهان در خم موئی دارد
ایکه از سنبل مشکین توعنبر بوئیست
خنک آن باد که از زلف تو بوئی دارد
ما بیک کاسه چنین مست و خراب افتادیم
حال آن مست چه باشد که سبوئی دارد
شاخ را بین که چه سرمست برون آمده است
گوئیا او هم ازین باده کدوئی دارد
ایکه گوئی که مکن خوی بشاهد بازی
هر کرا فرض کنی عادت و خوئی دارد
خیز چون پرده ز رخسار گل افکند صبا
روی گل بین که نشان گل روئی دارد
خوش بیا برطرف دیده خواجو بنشین
همچو سروی که وطن برلب جوئی دارد
عکس های گل برای تسلیت
چونست حال بستان ای باد نوبهاری
کز بلبلان برآمد فریاد بی قراری
ای گنج نوشدارو با خستگان نگه کن
مرهم به دست و ما را مجروح می گذاری
یا خلوتی برآور یا برقعی فروهل
ور نه به شکل شیرین شور از جهان برآری
هر ساعت از لطیفی رویت عرق برآرد
چون بر شکوفه آید باران نوبهاری
عودست زیر دامن یا گل در آستینت
یا مشک در گریبان بنمای تا چه داری
گل نسبتی ندارد با روی دلفریبت
تو در میان گل ها چون گل میان خاری
وقتی کمند زلفت دیگر کمان ابرو
این می کشد به زورم وان می کشد به زاری
ور قید می گشایی وحشی نمی گریزد
دربند خوبرویان خوشتر که رستگاری
ز اول وفا نمودی چندان که دل ربودی
چون مهر سخت کردم سست آمدی به یاری
عمری دگر بباید بعد از فراق ما را
کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری
ترسم نماز صوفی با صحبت خیالت
باطل بود که صورت بر قبله می نگاری
هر درد را که بینی درمان و چاره ای هست
درمان درد سعدی با دوست سازگاری
عکس گل تسلیت
ای گل رخسار تو! برده ز روی گل، آب
صحبت گل را رها کرده ببویت گلاب
سایه سرو تو ساخت، پایه بختم، بلند
نرگس مست تو کرد، خانه عقلم، خراب
عشق رخت دولتی است، باقی و باقی فنا
خاک درت شربتی است، صافی و عالم سراب
سر جمالت به عقل، در نتوان یافتن
خود به حقیقت نجست، کس به چراغ، آفتاب
گرچه رخت در حجاب، می رود از چشم ما
پرده ما می درد، حسن رخت، بی حجاب
طرف عذار از نقاب، بازنما یک نظر
ورچه کسی بر نبست، طرفی ازو جز، نقاب
دولت دیدار را، دیده ندانست، قدر
می طلبد لاجرم، نقش خیالش در آب
سرو سرافراز من، سایه زمن بر مگیر
ماه جهان تاب من، چهره ز من بر متاب
بی تو من و خواب و خور؟، این چه تصور بود؟
سینه عشاق و خور دیده مشتاق و خواب؟
ساقی مجلس بده! باده که خواهیم رفت
ما به هوای لبش، در سر می، چون حباب
خاطر سلمان ازین، خرقه ازرق، گرفت
خیز که گلگون کنیم، جامه، به جام شراب
عکس گلهای بسیار زیبا
شنیدم که صاحبدلی وقت گشت
به دکانچه درزییی برگذشت
در آن حالت او جامه ای می درید
خروش دریدن به گوشش رسید
بنالید صاحبدل از ناله اش
ز مژگان روان شد به رخ ژاله اش
برآورد افغان که آه از فراق
جهان گشت بر دل سیاه از فراق
جدائی تن از جان جدا می کند
جدائی چه گویم چه ها می کند
ببینید تا این دو سه پود و تار
چه فریاد بر خویشتن می زنند
از اینجا نظر کن به حال دو دوست
بهم بوده یک چند چون مغز و پوست
دو نازک دو همدم، دو هم خوی گل
مصاحب چو رنگ گل و بوی گل
در آنروز بی اختیاری نگر
که شان دور باید شد از یکدگر
جهانا ندانم چه آئین تو است
چه بنیاد بر مهر و بر کین تو است؟
که سرو سهی را درآری به ناز
کنی سر بلندش به عمر دراز
ز بیخ و بنش ناگهان برکنی
کنی سرنگونش به خاک افکنی
اگر مرگ را آوری در نظر
حقیقت جدائی است از یکدگر
مه و مهر از آنرو گرفته دلند
که هر ماهی از یکدگر بگسلند
ثریا بود جمع دانی چرا؟
که از جمع او کس نگردد جدا
عکس گلهای بسیار زیبای جهان
تا گل لعل روی بنمودست
بلبل از خرمی نیاسودست
دیرگاهست تا چو من بلبل
عاشق بوستان و گل بودست
روز و شب گر بنغنوم چه عجب
پیش معشوق کس بنغنودست
من غلام زبان آن بلبل
کو گل لعل روش بستودست
ساقیا وقت گل چو گل می ده
وقت گل تو به کس نفرمودست
عکس گلهای عاشقانه
ای زآفتاب رویت مه برده شرمساری
پیداست بر رخ تو آثار بختیاری
اندر بیان نگنجد واندر زبان نیاید
از عشق آنچه دارم و از حسن آنچه داری
ای نوش داروی جان اندر لبت نهفته
بامر همی چنینم چون خسته می گذاری
افغان و زاری من از حد گذشت بی تو
گر چه بکرد بلبل بی گل فغان و زاری
امیدوار وصلم از خود مبر امیدم
صعبست نا امیدی بعداز امیدواری
چون خاک اگر عزیزی بنشست بر در تو
هر جا که رفت از آن پس چون زر ندید خواری
من با چنین ارادت در تو رسم بشرطی
کز بنده سعی باشد وز همت تو یاری
شیرین از آنی ای جان کز تلخی غم خود
فرهادوار هر دم سوزی ز من بر آری
ای خوبتر ز لیلی هرگز مده چو مجنون
دیوانه دلم را زین بند رستگاری
گل را نمی توانم کردن بدوست نسبت
ای گل بپیش جانان در پیش گل چو خاری
هر جا که سیف باشد بستان اوست رویش
چونست حال بوستان ای باد نوبهاری
عکس گلهای قشنگ
س: بلبل مست وقت گل در باغ
عاشقانه بگو چه می گوید
وصل گل چون میسرش گردید
غیر گل دیگری چه می جوید
ج: بلبل مست از نسیم صبا
بوی گل چون بیافت می پوید
به گلستان رود چو گل یابد
حال گل از زبان گل گوید
اشک بر روی گل که می ریزد
گوئی از گل گلاب می جوید
عکس گلهای بهاری
عکس گلهای کریستالی
عکس گل
عکس گل رز
عکس گل نرگس
عکس گل مریم
عکس گلهای زیبا
عکس گل متحرک
عکس گل یاس
عکس گل برای تسلیت
عکس گلها
عکس گل رز آبی و قرمز
عکس گل