شعر در مورد کوچه

شعر در مورد کوچه باغ,شعری در مورد کوچه باغ,شعر درباره کوچه باغ,شعر در مورد کوچه های قدیمی,شعر درباره کوچه های قدیمی,شعر در مورد کوچه,شعر در مورد کوچه بن بست,شعر در مورد کوچه بنی هاشم,شعر در مورد کوچه علی چپ,شعر در مورد کوچه قدیمی,شعر در مورد کوچه معشوق,شعر در مورد کوچه تنهایی,شعر درباره کوچه بن بست,شعر درباره کوچه بنی هاشم,شعر درباره کوچه قدیمی,شعر درباره کوچه معشوق,شعر در وصف کوچه باغ,شعری در وصف کوچه باغ,شعر در وصف کوچه,شعری در وصف کوچه,شعر کوچه,شعر کوچه باغ,شعر کوچه لره سو سپمیشم,شعر کوچه بن بست,شعر کوچه باغ سهراب,شعر کوچه بازاری لاتی,شعر کوچه باغی,شعر کوچه باغ پاییزی,شعر کوچه باغ دل,شعر کوچه باغ عاشقی,شعر کوچه باغ عشق,شعر کوچه باغها,شعر کوچه باغهای نیشابور,شعر کوچه باغ خاطره,شعر کوچه لره سو سپمیشم از کیست,آهنگ کوچه لره سو سپمیشم,شعر کوچه لر سو سپمیشم,آهنگ- کوچه لره سو سپمیشم,آهنگ کوچه لره سو سپمیشم دانلود,متن شعر کوچه لره سو سپمیشم,آهنگ کوچه لره سو سپمیشم,شعر ترکی کوچه لره سو سپمیشم,آهنگ کوچه لر سو سپمیشم,شعر درباره کوچه بن بست,شعر اهل همین کوچه بن بست کناری,شعر در مورد کوچه بن بست,شعر عاشقم اهل همین کوچه بن بست کناری,متن شعر کوچه بن بست,شعر اهل این کوچه بن بست کناری,شعر عاشقم عاشق کوچه بن بست کناری,شعر راجع به کوچه بن بست,شعر ما کاشفان کوچه های بن بستیم,شعر کوچه باغ سهراب سپهری,آهنگ کوچه بازاری لاتی,دانلود آهنگ کوچه بازاری لاتی

در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد کوچه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید

در هر سَرت ای عشق، سخن ها به تغزُل

در کوچه و بازار، سخن بر لبِ آب است

شعر در مورد کوچه باغ

تنها نگران این بودم؛

که به جستجوی تو 

در دورترین کوچه ی دنیا

به خانه ات برسم

و تو به جستجویم رفته باشی!

چه غم‌بار

وقتی نمی دانی

گم کرده ای

یا گم شده ای؟

شعری در مورد کوچه باغ

سال‌ها بعدِ رفتنت

هربار که از پنجره به کوچه نگاه می کنم

برایم دست تکان می دهی

با چمدانی که

همه چیز را بُرد

حتی همین کوچه را،

همین پنجره را،

چشم هایم را،

ادامه ی این شعر را…

شعر درباره کوچه باغ

پاییز

نگاه خشکیده ی من بود

بر تنِ خسته ی کوچه

و عشق نافرجامی

که داشت کم کم غروب می کرد

شعر در مورد کوچه های قدیمی

سرانجام باورت می‌کنند

باید این کوچه‌نشینانِ ساده بدانند

که جرم باد … ربودن بافه‌های رویا نبوده است.

شعر درباره کوچه های قدیمی

من و تو

کاشف تمام خیابان ها و

کوچه های خلوت و دنج

این شهریم،

فقط به بهای یک بوسه!

هنوز هم می توان

دنیا های جدیدی را کشف کرد!

شعر در مورد کوچه

بعد از نگاهت

با این عاشقانه های بی قرار

چه کنم؟

با این قرار های بی قراری

چه کنم؟

چیزی بگو

حرفی بپاش بر دهانِ این کوچه

که همهمه اش هر روز

زخمی تازه در دلم باز می کند…

شعر در مورد کوچه بن بست

می‌ توانستم پا برهنه

کوچه‌های باریکِ باغ را بدوم

می‌ توانستم دامنم را پر از شکوفه‌های یاس کنم

و مست شوم …

شعر در مورد کوچه بنی هاشم

می‌شود در دل این کوچه کمى ناز کنى

گره محکم آن روسری‌ات را یه‌کمى باز کنى

شعر در مورد کوچه علی چپ

سلام می گویم پنجره ها را

سلام می گویم کوچه ها را

کوچه به کوچه تو را در ترانه هایم می خوانم

شعر در مورد کوچه قدیمی

فراموشت کرده ام

مثل کودکی که

میان کوچه پس کوچه های شهر

آواره است

و راه خانه اش را

گم کرده است!

 

شعر در مورد کوچه معشوق

اگر به خانه ی من آمدی

برای من

ای مهربان!

چراغ بیاور

و یک دریچه که از آن

به ازدحام کوچه ی خوشبخت بنگرم 

شعر در مورد کوچه تنهایی

ابرها

راه گم کرده اند

وگرنه

کوچه ی بی درخت

باران می خواهد چه کار!؟

شعر درباره کوچه بن بست

وقتی از شوق به موهای تو افتاده نسیم

دست در دست تو هر کوچه دویدن دارد

شعر درباره کوچه بنی هاشم

اگر آمدی

به دلت بد راه نده

شهر همان شهر است

کوچه همان کوچه

خانه همان خانه…

فقط من کمی مرده‌ام!…

شعر درباره کوچه قدیمی

فکرَش را بکن

چه مرگ قشنگی می تواند باشد!

تو از کوچه مرا صدا بزنی

و من از شدت ِ شوق

در و پنجره را با هم قاطی کنم!!

شعر درباره کوچه معشوق

نه از کلاغ می ترسم

نه از پاسبان

تمام کوچه های دنیا را بن بست می کنم

وقتی که دلم برایت تنگ می شود

شعر در وصف کوچه باغ

پاییز

آرام

آرام

قد مى کشد

اما هنوز

بوى بهار مى آید

از کوچه اى

که تو در آن

مرا بوسیدى

شعری در وصف کوچه باغ

وقتی که تمام مردم شهر

به خواب می‌روند

من در کوچه ها

تو را قدم می‌زنم

شعر در وصف کوچه

ملافه را می تکانم از پنجره

چند حرف از دوستت دارم هایت به کوچه می ریزد

چند حرف را باد می برد

می ماند فقط اسمم

که بر منقار کوچک گنجشکی

روی سیمهای برق

برق می زند.

شعری در وصف کوچه

در سرزمین من

هیچ کوچه ای

به نام هیچ زنی نیست

و هیچ خیابانی …

شعر کوچه

درختان کوچه

نمی‌توانند یکدیگر را بغل کنند

دست‌های آنها را همیشه قطع می‌کنند

مثل دست‌های من

که بیهوده کشیده شده است در فاصله

و در این سکوت

که هیزم‌شکن بین من و توست!

شعر کوچه باغ

نیمی از جهانم برای تو

نیمی برای گنجشک ها

نیمی از دوست داشتنم برای تو

نیمی برای باد

تا کوچه ها را بگردد!

شعر کوچه لره سو سپمیشم

ای کاش حواست نباشد

از خانه بیرون بزنی

من به کوچه بیایم و

به باران فکر کنم

و تو روزنامه ات را

روی سرت بگیری

من تمام کوچه را بدوم

و کمی چتر

تعارفت کنم

حتما مسیرمان یکی ست

حالا که مقصد تویی

شعر کوچه بن بست

من قولِ تو را به تمامِ شهر داده بودم

به تمام کوچه های بن بست

به تمام سنگفرشهای خیس

به تمام چترهای بسته

به تمام کافه های دنج

شعر کوچه باغ سهراب

ری‌را …!

همگان به جستجوی خانه می‌گردند،

من کوچه‌ی خلوتی را می‌خواهم

بی ‌انتها برای رفتن

بی ‌واژه برای سرودن

شعر کوچه بازاری لاتی

در ابعاد این عصر خاموش

من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم

شعر کوچه باغی

زیر پنجره‌ی اتاقم

«مــرا ببوس» را می‌خواند

آواز ‌خوان کوچه‌های شب.

می‌بوسمت

و طرح لب‌هایم می‌ماند

روی غبار سرد شیشه

شعر کوچه باغ پاییزی

دیروز

عبور تو در کوچه ها وزید

و هنوز،

دهان پنجره ها باز مانده است

شعر کوچه باغ دل

اگر تو نبودی

این کوچه

با کدام بهانه بیدار می‌شد

و این شب

با کدام قصه می‌خوابید

شعر کوچه باغ عاشقی

خاطره‌ی تو کوچه ی احساس مرا پُر می کند

و زمان زمزمه ی قلب توست برای من

شعر کوچه باغ عشق

 کوچه باغ زلف سازد کوچه زنجیر را

هرکه را دربار باشد نافه غماز عشق

شعر کوچه باغها

 در کوچه گوهرست رفتارش

چون رشته سبکروی که هموارست

شعر کوچه باغهای نیشابور

 درفلاخن گذار دلهارا

پس میفکن به کوچه دلدار

شعر کوچه باغ خاطره

 چندان گریم که کوچه ها گل گردد

نی روید و نالهای زار آید ازو

شعر کوچه لره سو سپمیشم از کیست

 خار بستی کرد پیدا کوچه باغ انتظار

بس که مشتاقان به جای اشک مژگان ریختند

آهنگ کوچه لره سو سپمیشم

 نشه دودیست که از آتش می میخیزد

نغمه گردیست که از کوچه نی میخیزد

شعر کوچه لر سو سپمیشم

 در سعی جنون زن از وبال هوش بیرون آ

بزحمت تا نگیرد کوچه دانش عسس دارد

آهنگ- کوچه لره سو سپمیشم

 مشت خونی هرزه گرد کوچه زخم دلیم

حسرتست اینجا بجز عبرت چه میگردد عسس

آهنگ کوچه لره سو سپمیشم دانلود

 بغیر از درگه اخلاص، بر هر درگهی خاکی

بغیر از کوچه توفیق، در هر کو بجولانی

متن شعر کوچه لره سو سپمیشم

 شد روان از کوچه ای، تاریک و تنگ

تا کند با حیله، دستی چند رنگ

آهنگ کوچه لره سو سپمیشم

 زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر

تا خرابت نکند صحبت بدنامی چند

شعر ترکی کوچه لره سو سپمیشم

 ای که در کوچه معشوقه ما می گذری

بر حذر باش که سر می شکند دیوارش

آهنگ کوچه لر سو سپمیشم

 خواستم تا نظری بنگرم و بازآیم

گفت از این کوچه ما راه به در می نرود

شعر درباره کوچه بن بست

 تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم

گاهی از کوچه معشوقه خود می گذرم

شعر اهل همین کوچه بن بست کناری

 استخوانم سرمه شد از کوچه گردی های حرص

خانه دار گوشه چشم قناعت کن مرا

شعر در مورد کوچه بن بست

 به سیر کوچه باغ خلد اگر اقبال فرماید

عبیر پیرهن سازند حوران خاک راهش را

شعر عاشقم اهل همین کوچه بن بست کناری

 چه کند کوچه و بازار به دیوانه ما؟

دامن دشت جنون سینه تنگ است اینجا

متن شعر کوچه بن بست

 ز تار و پود جهان آگهیم با طفلی

دویده است به هر کوچه نی سواری ما

شعر اهل این کوچه بن بست کناری

 در ساغر من است شرابی که می برد

بیخود به سیر کوچه و بازار شیشه را

شعر عاشقم عاشق کوچه بن بست کناری

 صائب به حیرتم، که گرفته است چون قرار

در کوچه بند زلف، دل هرزه گرد ما؟

شعر راجع به کوچه بن بست

 نی کوچه می دهد نفس ما چو بگذرد

غافل مشو ز ناله آتش زبان ما

شعر ما کاشفان کوچه های بن بستیم

 شیریم ولی زهره آزار نداریم

از جنبش رگ کوچه دهد نیشتر ما

شعر کوچه باغ سهراب سپهری

 خونین دلی که با عشق یک کوچه راه رفته است

کشتی نوح داند دریای پرخطر را

آهنگ کوچه بازاری لاتی

 دل ز یاد زلف زد بر کوچه دیوانگی

مست گردد فیل چون هندوستان بیند به خواب

دانلود آهنگ کوچه بازاری لاتی

 تا دلت سرد ز اسباب تعلق نشود

آتش از کوچه ما خانه به دوشان مطلب

شعر در مورد کوچه باغ

 می کند سیر مقامات و نمی جنبد ز جا

کوچه گردی می کند پیوسته و دایم بجاست

شعری در مورد کوچه باغ

 دامن صحرای محشر گر چه دارد وسعتی

کوچه راهی پیش پای وحشت مجنون ماست

شعر درباره کوچه باغ

 از خیابان بهشتم خار در دل می خلد

کوچه باغ زلف را آب و هوای دیگرست

شعر در مورد کوچه های قدیمی

 ذوق طفلی در نمی یابند تمکین پیشگان

هر کجا دیوانه ای در کوچه و بازار نیست

شعر درباره کوچه های قدیمی

 کوچه گرد بیخودی را خانمان در کار نیست

شاهباز لامکان را آشیان در کار نیست

شعر در مورد کوچه

 از گرانجانی تو در بند علایق مانده ای

پیش آتش این نیستان کوچه راهی بیش نیست

شعر در مورد کوچه بن بست

 طی نمی گردد به شبگیر حیات جاودان

گرچه زلف او به ظاهر کوچه راهی بیش نیست

شعر در مورد کوچه بنی هاشم

 تا به کی در ته دیوار تعلق باشم؟

کوچه خانه بدوشان سبکبار کجاست؟

شعر در مورد کوچه علی چپ

 نرسد از دم گرمم به ضعیفان آسیب

می دهد کوچه به پروانه چراغی که مراست

شعر در مورد کوچه قدیمی

 کوچه گردان جنون موج سرایی دارند

عشرت روی زمین رزق بیابانگردست

شعر در مورد کوچه معشوق

 نگشاید دلش از سیر خیابان بهشت

هر که در کوچه آن زلف دویدن دانست

شعر در مورد کوچه تنهایی

 وحشت آباد بود در نظر من شهری

که به هر کوچه او خانه براندازی نیست

شعر درباره کوچه بن بست

 نه همین کوچه و بازار ز مجنون خالی است

در بیابان جنون نیز نظربازی نیست

شعر درباره کوچه بنی هاشم

 اگر سخن به رقم دیر می رسد صائب

گناه ما چه بود، کوچه قلم تنگ است

شعر درباره کوچه قدیمی

 غبار کوچه عشق است کیمیای مراد

خوشا سری که درین رهگذار پامال است

شعر درباره کوچه معشوق

 هوای نفس ترا کوچه گرد ساخته است

وگرنه نقد بود هر چه مدعای دل است

شعر در وصف کوچه باغ

 هزار بار درآیم اگر به خانه دوست

به کوچه غلط اندازدم بهانه دوست

شعری در وصف کوچه باغ

 مرا که واله آن چاک سینه ام صائب

کجا گشاده شود دل ز کوچه باغ بهشت؟

شعر در وصف کوچه

 به کوچه قلم افتاد تا رهم صائب

به پیچ و تاب مرا عمر همچو نال گذشت

شعری در وصف کوچه

 دیوانه ای که چشم غزالش پلنگ بود

امروز رام کوچه و بازار عالم است

شعر کوچه

 بر روی غافلان جهان خنده سپهر

از رود نیل کوچه به فرعون دادن است

شعر کوچه باغ

 تا خویش را به کوچه گوهر رسانده ایم

صد بار رشته نفس ما گسسته است

شعر در مورد کوچه